مصاحبه اختصاصی نوید شاهد با فرزند شهید غریب | بعد ازمن تو مرد خانه ای!
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۱
در مصاحبه مسلم غریب فرزند پاسدار شهید "صادق غریب" با نوید شاهد گلستان میخوانیم : « روزی که پدر برای آخرین بار قصد رفتن به جبهه را داشت، دست بر روی شانههای کودکانه ام گذاشت و از من خواست بعد از او مرد خانه باشم.» در ادامه متن کامل این گفتگو را میخوانید.
نوید شاهد گلستان: نوید شاهد گلستان به مناسبت فرارسیدن بیست و دوم بهمن، گفتگویی دوستانه با فرزند شهید مسلم غریب، داشته است که ماحصل این گفتگو را می خوانید.
نوید شاهد گلستان: ضمن عرض سلام و تشكر از اينكه دعوت ما را پذيرفتيد لطفاً خودتان را معرفي كنيد.
غریب: اینجانب مسلم غریب،فرزند پاسدار شهید صادق غریب، اسفند 1351در شهر شهیدپرور گرگان متولد شدم. پدرم بعد از عمليات غرورآفرین بدر در بیست و سوم اسفند 1363 در منطقه جزیره مجنون مفقودالاثر گشت و پس از چهارده سال انتظار بعد از تفحص خبر شهادت پدرم را آوردند.
سال 1376 در رشته مدیریت دولتی دانشگاه علیآباد کتول پذيرفته شدم و تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل دادم.
نوید شاهد گلستان: در مورد پدر شهیدتان کمی برای خوانندگان ما توضیح دهید.
غریب: ایشان علاوه بر واجبات، مستحبات خود را هم انجام میدادند و از کارهای مکروه پرهیز داشتند، شهید بهعنوان پاسدار رهسپار جبهههای جنگ شد وبطور مستمر در جبههها حضور داشت. ایشان بسیار مقید به امربهمعروف و نهی از منکر بود و سعی میکرد این کار را باظرافت های خاص خود انجام دهد تا تأثیرگذار باشد.او همهجان و مال خود را در خدمت اسلام و مردم قرار داده بود.
نوید شاهد گلستان: آخرین دیدار شما و پدر به چه صورت گذشت؟
غریب: روز قبل از اعزام به جبهه بعد از این که نماز ظهر و عصر را برپا كرد، از همه ما خداحافظی كرد و رفت. بااینکه نبود او برای ما سخت بود ولی احساس میكردیم كه دارد كار مفیدی انجام میدهد و به وجود او در جبهه نیاز است و خوشحال بودیم. در آخرین لحظات به مادرم گفت: اگر من شهید شدم، شما گریه نکنید و مانند سایر خانوادههای معظم شهدا صبور باشید. سپس درحالیکه دستانش را بر روی شانههای من گذاشته بود گفت: مسلم جان بعد از من تو مرد خانه هستی. آن زمان متوجه بار سنگین این سخن نمیشدم. نمیدانستم مرد خانه بودن یعنی چه؟ بعدها بعد از مفقود شدن پدر متوجه شدم، مرد خانه بودن یعنی پا بهپای مشکلات خانه در کنار مادر بودن، همراز غصه های خواهر و پدری کردن برای آنها و ... پدر آن روز مسئولیت سنگینی بر دوش من گذاشت.
تا وقتیکه جبهه بود، برایمان نامه میفرستادند. در اكثر آنها به ما سفارش میكرد با یكدیگر مهربان باشید، نماز بخوانید و درستان را بخوانید. همیشه مادر و خواهرانم را به حفظ حجاب سفارش میکرد.
نوید شاهد گلستان: ازخبرشنیدن شهادت پدرتان چه احساسی داشتید؟
غریب: موقع شهادت پدرم من یازده سال بیشتر نداشتم. من فرزند دوم خانواده بودم. اوایل فکر میکردیم پدر اسیرشده است. بعد از عملیاتی که پدر در آن شرکت کرده بود. تا چهارده سال هیچ خبری از پدر نداشتیم. بعد از چهارده سال خبر قطعی شهادتشان را به اطلاع ما رساندند. ولی مثلاینکه ما نمیخواستیم این خبر را باور کنیم و هنوز امیدوار بودیم که بعداً پدرمان بهعنوان یک آزاده به آغوش گرم خانواده بازگردد.
نوید شاهد گلستان: نقش مادرتان را پس از شهادت پدر چگونه ارزيابي ميكنيد؟
غریب: مادرم واقعاً با مسئله شهادت پدرم صبورانه برخورد كرد. ايشان از همه جهت مراقب ما بود. از یکسو سعي ميكرد با ما بهگونهای برخورد كند كه احساس تافته جدا بافته بودن نداشته باشيم و از سوي ديگر مراقب بود كسي با ترحم به ما نگاه نكند. به جرات مي گويم همانطور كه پدرم وظيفه خود را بهخوبی شناخت و از پس آن برآمد، مادرم نيز بعد از شهادت ايشان به نحو احسن از پس وظايف خودشان برآمد و نقش ستون خانواده را به بهترين شكل ايفا كرد. بر خود لازم ميدانم به خاطر داشتن مادري كه در جواني مظلومانه و زينب وار به جهت دفاع از دين اسلام از نعمت داشتن همسري جوان و مهربان و همدل محروم شد و بار زندگي را بهتنهایی به دوش كشيد ولي نگذاشت كوچكترين خللي در زندگي اجتماعي ما وارد شود و پدري كه با آگاهي، راه درست را پيش گرفت و در زمان خود بهترين انتخاب را كرد تا مايه سرافرازي كشور باشد، سر تعظيم در برابر خداوند منان فرود آورم و براي پدرم و تمام شهدا رحمت و غفران و براي مادرم و تمام همسران شهدا سلامتي و بزرگواري آرزو كنم.
نوید شاهد گلستان: با توجه به وضعیت فعلی که در جامعه بحث جوانگرایی مطرح است شما هم به هم سن و سال های خودتان بهعنوان فرزند یک شهید، بهعنوان کسی که بههرحال مورد احترام هستید و بهعنوان یک جوان ایده ال در نظام اسلامی دیده میشوید، چه پیامی برای جوانان در طیف های مختلف فکری و اجتماعی دارید؟
غریب: باید خدا را در کارهایشان حاکم ببینند و بدانند که همیشه و همهجا باید با یاد خدا کارهایشان را انجام بدهند و برای خدا انجام بدهند و هر جا که احساس کنند که مخالف خواسته خداوند است عمل نکنند و در مسایل جامعه هم باید سعی کنند که راه دین را بپیمایند و راهی که اهل دین در آن مسیر قرار دارند که از همه مشخصترشان مقام معظم رهبری هستند که مسیر دین رامی پیمایند وقتیکه مسیر دین را انسان میپیماید هم دیانتش به منزل میرسد هم سیاستش هم ازنظر سیاسی رشد پیدا میکند و به راه امن میرسد هم ازنظر تفکر دینی بهطور خاص پیشرفت پیدا میکند.
نوید شاهد گلستان: بهعنوان فرزند يك شهيد چه انتظاري از جامعه داريد؟
غریب: بهواقع من هيچ انتظاري از جامعه ندارم بلكه اين جامعه است كه از ما انتظار دارد؛ و من اميدوارم ما بتوانيم همواره در خدمت جامعه باشيم و بينش انتخاب درست را در هرزمانی داشته باشيم. گاهي به كشور ازنظر نظامي تجاوز ميشود و گاهي ازنظر علمي مورد تحريم قرار ميگيريم. بايد زمان را شناخت و به جنگ مشكلات زمان رفت. من سعي ميكنم به كشورم و مردمم خدمت كنم و زير سايه ولایتفقیه حركت نمايم. اگر به ولايت الله معتقد باشيم و نه به ولايت طاغوت، جز درراه خواست خدا و رضايت خلق گام بر نخواهيم داشت. با شهادت پدر من و امثال ايشان، رسالت آنها تمام نشده و بايد در جبهه علمي به جهاد ادامه داد بايد خودمان را و جامعهمان را ازلحاظ علمي تقويت نماييم تا دست بالاتري داشته باشيم و بتوانيم از اين جبهه هم سرافرازانه بيرون بياییم. پرچم جهاد بايد هميشه در اوج و اهتزاز باشد و نماد پيروزي الله بر طاغوتيان باشد.
نوید شاهد گلستان: با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما قراردادید،امیدواریم خداوند به همه ما توفیق عنایت فرماید که ادامهدهندگان راه آن عزیزان باشیم.
نظر شما